هدى كريمى صدر - فعال حقوق زنان

مشکلات زنان امروز ایران در واقع گرفتار آمدن آنها در یک مثلث است که اضلاع آن را عرف، شرع و قانون تشکیل می دهد. سه ضلعی ای که گاه اضلاع آن چنان در هم تنیده می شوند که تفکیک آنها بسیار سخت خواهد شد. گاهی یک مسئله بین شرع و قانون مشترک است چرا که بیشتر قوانین به خصوص قوانین موضوعه در چند دهه اخیر ریشه در تشرع یا با تایید مراجع شرعی و مذهبی دارد. با این وجود زن ایرانی چنان در این چارچوب بسته گرفتار آمده که تمام تلاش هایش برای شکستن این چارچوبها یا به شکست منجر شده یا گاه روزنه های کوچکی باز شده است. تلاش گسترده یا با سرکوب حاکمیت منجر شده یا در نهایت پس از چند دهه منجر به تفویض با منت اموری شده که بسیار زودتر در سراسر دنیا به امری معمول و متداول درآمده. به عنوان مثال حق حضور در ورزشگاه ها و تماشای مسابقات ورزشی موضوع به ظاهر ساده و بدون مناقشه ای در تقریبا تمام نقاط دنیا – به جز معدود کشورهایی چون ایران، عربستان و چند کشور دیگر – بوده که اگر فشار نهادهایی مانند فیفا نبود بنا به فشارهای داخلی برای ربودن این حق برای زنان همچنان به رسمیت شناخته نمی شد و در حال حاضر هم تنها در یک مسابقه ملی فوتبال اعمال شده و همچنان در سایر رقابت ها و ورزش ها نادیده گرفته می شود. بسیاری از مشکلات زنان در مرز مبهم این سه گانه چنان تنیده شده اند که توان فرسا باید هنوز و همچنان برای بدیهیات جنگید و کوشید.

 

ضلع اول؛ عرف

عرف همانطور که از تعریف معمول آن پیداست به مجموعهای از رفتارها و باورهایی گفته می شود که صرفنظر از درستی یا نادرستی آن از سوی افراد یک جامعه پذیرفته می شود. قوانین نانوشته اما پذیرفته شده و به اجماع رسیده از سوی جامعه که همچنان دو گزاره درستی یا نادرستی مشکلات مسائل عرفی و جوامع عرفیگرا را نشان می دهد. به عنوان مثال در جامعه ایرانی همچنان و به خصوص در بخش های سنتی و دور از مرکز خندیدن زنان، دوچرخهسواری آنان، نوع پوشش، غذا خوردن در ملاء عام و بسیاری از امور از نظر عرف پسندیده نیست و دارای قوانین نانوشته و در عین حال دست و پاگیری است که آنها را محدود میکند.

در کنار محدودیتها و کنترلهای این چنینی، در یک موضوع مشترک ممکن است نگاه جنسیتی بسیار مهم و تاثیرگذار باشد. باز هم به عنوان مثال در جامعه امروز ایرانی اگر در یک مهمانی یا آن گونه که جوانان ایرانی از آن به عنوان پارتی نام میبرند ماموران انتظامی اقدام به دستگیری افراد حاضر در آن مهمانی به دلایل مشخص و کلیشهای رایج در ایران کنند اگر فرد دستگیر شده پسر یک خانواده باشد معمولا والدین او بدون اعتراض آن چنانی علاوه بر مراجعه به مرجع انتظامی و قضایی اقدام به آزادی او به قید وثیقه یا تعهد کنند. اما اگر فرد دختر باشد نه تنها از سوی مرجع قضایی و انتظامی مورد اتهامات سنگینتر قرار میگیرد که از سوی خانواده هم ممکن است با اقدامات شدیدتر از جمله توهین، اعمال محدودیت، ضرب و شتم و مسائل دیگر شود. خانواده پذیرفته که یکسری رفتارها و اعمال برای پسران آزاد و معمول و در عین حال برای دختران تابو و ممنوع است.

عرف بنا به خاصیتش به مرور دچار تغییراتی می شود به گونه ای که بسیاری از قوانین دست و پا گیر عرفی یک قرن پیش اکنون به فراموشی سپرده شده اما همچنان بخشهای زیادی از جامعه به خصوص جوامع سنتی نه تنها در ایران که در اغلب کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه گرفتار مسائل عرفی هستند که هیچ مبنای عقلی یا قانونی درستی ندارند و ریشه در جوامع بدوی داشته است.

 

ضلع دوم؛ شرع

بسیاری از مشکلات زنان در این دسته قرار میگیرند. یا بر اساس قوانین شرعی موضوعه و غیر قابل تغییری مانند قوانین دیه و ارث که سهم زنان را نیمی از مردان میداند یا در برداشتهای متفاوت شارحان شرع که روحانیان هستند در امور فراوانی از ورزش تا زندگی را در بر میگیرد. زنان حق پرداختن به ورزش بدون پوشش شرعی را ندارند. زنان حق حضور تماشاگر مرد در حین مسابقاتشان را ندارند. زنان حق تماشای مسابقات مردان را ندارند. تفکیک جنسیتی در برخی مراکز آموزشی انجام میشود. زنان بر اساس اعمال نظر شرعی گاه زیر سن بلوغ و در کودکی به ازدواج مجبور میشوند و این دامنه سنی میتواند از 9 سالگی آغاز شود.

در چند سال اخیر بسیاری از روحانیون به مخالفت با موضوعهایی مربوط به زنان پرداختهاند از جمله دوچرخهسواری آنها در سطح شهر و حضور آنها در ورزشگاهها. سنتیترین جوامع اسلامی از جمله عربستان در سالهای اخیر دست به اصلاحات سریعی زدهاند از جمله اعطی حق رانندگی و حضور در ورزشگاه و سینما، اما در ایران همچنان بعضی موضوعها با مانع و سدی به نام شرع مواجه هستند و جار و جنجالها گاه به کفن پوش شدن و تهدید و ارعاب منجر شده که همیشه یک پای ثابت آن افراد مذهبی و متشرع بودهاند.

 

ضلع سوم؛ قوانین

 

برای زنان یا قوانین متفاوتند یا قانونی وجود ندارد یا قانون کاملا جنسیتی و نابرابر نوشته شده. مشکلات زنان در زمینه قوانین بیشتر در مورد ازدواج، طلاق، حق حضانت و ... دست و پاگیر و مشکل آفرین است. اگر در ایران زندگی نمیکنید و هیچ درک درستی از قوانین ایران ندارید کافی است به عنوان نمونه بگویم که شما برای سفر به خارج از کشور نیاز به اجازه مکتوب، رسمی و ثبت شده از همسر یا پدر دارید. برای ازدواج باید اجازه پدر یا پدربزرگ داشته باشید و مراجل طلاق و دریافت مهریه آنقدر پیچیده و بیشتر به نفع مردان است که جملهی: مهرم حلال جانم آزاد تبدیل به یک اصطلاح رایج برای خلاصی و رهایی از یک ازدواج اشتباه در میان زنان ایرانی شده است.

قوانین مبتنی بر شرع ایران به مردان اجازه داشتن تا چهار همسر را با یک تبصره مبنی بر رضایت سایر همسران میدهد و در عین حال آنقدر جنسیتی و یک سویه است که گاه به قتلهای ناموسی هر چند هیچ تفاوتی با سایر گونههای قتل عمد ندارد اما با اغماض نگاه میکند و اغلب مرتکبین این نوع قتلها به مجازاتی خفیف محکوم میشوند.

مسائل ریز و درشت دیگری هم وجود دارد که در حق زنان اعمال میشوند، مثلا ممکن است شما به خاطر چند تار مو یا پوشش توسط ماموران قانون در قالب گشت ارشاد در خیابان توقیف، بازداشت و مجبور به تعهد شوید.

 

نتیجه گیری:

زن ایرانی با وجود همهی این محدودیتها همچنان در حال تلاش است. بسیاری از باورها و انگارهها به مرور و به سختی زدوده میشوند اما بخش زیادی از مصائب و مسائل زن ایرانی همچنان در یکی یا هر سه این اضلاع این مثلث بر آنها تحمیل و اعمال میشود. تنها راه هم اعمال قوانین برابر و بر اساس مبانی دموکراتیک و غیر جنسیتی است. به امید آینده. 

 


Real time web analytics, Heat map tracking