مطلب ارسالی به سازمان حقوق بشر اهواز

روز دوشنبه ( ۱۰ آذر ۱۳۹۹ مصادف با ۳۰ نوامبر ۲۰۲۰)

 در خبرها آمده بود که مردم منطقه جراحی، دچار سیل شده‌اند. همزمان ویدیوی کوتاهی به دستم رسید از سیل هولناکی که سال گذشته بطور مدیریت شده و غیرطبیعی، خانه ها و مزارع به بارنشسته ی مردم عرب اهواز را درنوردید و خسارات جبران ناپذیرِ فراوانی به بار آورد. که بقول شاعر: 

هنوز بازماندگانرا خونابه روان است. 

این ویدیوی کوتاه علاوه بر نمایش صریح حقیقت و  عمق مصیبت زدگی مردم عرب؛  مطلب بسیار مهم دیگری نیز مطرح می‌کند. طبق اطلاعاتی که  کسب کردم، این کلیپ بخشی از یک مستند بلند است. 

 مستند "یزله بر آب" که توسط حمید آل حمودی، فیلمساز معترض عرب اهوازی، ساخته شده و من مشتاقم که نسخه کامل این مستند را ببینم. 

اما مطلب مهم این کلیپ:  دموگرافی ست! 

دمو به معنای جمعیت، مردم و خلق است و دموگرافی میان رشته ای از علوم اجتماعی است، که هدفش مطالعه علمی ویژگی های جمعیت انسانی و تغییر آن در بستری از زمان است. 

 

دموگرافی، جوامع انسانی را همچون یک سیستم در نظر می‌گیرد و رفتارهای این سیستم را در مواجهه با خط مش های داخلی و رویدادهای بیرونی مورد بررسی قرار می‌دهد.

 تاریخ معاصر ایران نشان می‌دهد، جمعیت هدف دموگرافیآ سیاسی در ایران از زمان پهلوی اول تاکنون به طور کلی اقوام و به طور خاص مردم عرب اقلیم اهواز هستند.

 تغییر حجم، تراکم، ترکیب و توزیع جمعیت مردم عرب اهواز؛ بُعد ساده دموگرافی است. بُعد پیچیده آن، همانا محاسبات کیفیِ مرورِ پروسه ی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیست شناسی است.

 در جوامع در حال توسعه،   دموگرافی، داده‌های پردازش شده دقیقی را  در اختیار دولتمردان قرار می‌دهد تا آنها برای نیل به توسعه پایدار؛ تصمیمات به موقع و صحیحی اتخاذ کنند؛ اما در نظام دو بُنی جمهوری اسلامی ایران، دموگرافی نوعی بازاریابیِ سیاسیِ شیّادانه است. 

یک راهکار نژادپرستانه برای استیلای سیاسی، از طریق نسل کشی فرهنگی(جنو ساید) است.

این نظام حتی حاضر نیست در پلتفرم های مربوط به سرشماری های عمومی اش، گزینه ای برای تعیین قومیت شهروندان لحاظ کند. و این به آن معناست که هدف دموگرافی ایرانی، هویت زدایی است، نه توسعه!

رضاشاه در راستای توسعه آمرانه و با شعار زبان واحد، درفش واحد و ملت واحد، در پی یکسان سازی فرهنگی بود. 

از یک سو با قوه قهریه،مردم عرب را از سرزمین اجدادی شان به استان‌های دیگر مهاجرت داد و از دیگر سو فارس ها را در اقلیم اهواز اسکان داد.

در این میان نه پهلوی اول و نه رژیم آپارتاید و فاشیست مسلک خمینی، نمی‌دانستند که عرب اهواز واجد فرهنگی قدرتمند؛ جوهرمند و اصیل است.  

عرب های مهاجر نه تنها شاخص های قومی خود را حفظ کردند، بلکه با تأثیر عمیق فرهنگی خود، فارس ها را نیز به هیئت خود درآوردند.  

اگر دیروز رضا شاه با شمشیر تیز ملی‌گرایی گردن مردم عرب را زد؛ امروز نیز همان سیاست، لباس اسلام بر تن کرده و خطرناکتر از گذشته، با پنبه سر مردم عرب را می‌برد.

امروز جمهوری اسلامی با اختصاص بودجه های نجومی در پی تغییر بافت جمعیتی مردم عرب هستند.

برای خلق عرب اهواز؛  انقلاب با ارتشبد مدنی -استاندار منصوب خمینی- شروع شد. خمینی دستمزد مجاهدت و صداقت عرب‌ها را با گلوله داد. گلوله‌هایی که این جلاد، به نمایندگی از خمینی، به سوی مردم و جوانان عرب شلیک کرد، و چهارشنبه سیاه را در تاریخ اهواز، همچون زخمی ابدی برجا گذاشت. او با وقاحت، توسعه در خوزستان را، منوط به کشتن عرب ها اعلام کرد. 

و همچنان جمهوری اسلامی مدام در حال تلاش نرم افزاری و سخت افزاری  برای تغییر بافت جمعیتی مردم مظلوم و بی پناه عرب است.  تاکنون دو طرح امنیتی و جامع دموکرافیِ مردم عرب فاش شده است. طرح دولت اصلاح طلب خاتمی (فریبای اول در سال ۲۰۰۵) و طرح دولت اعتدال طلب روحانی (فریبای دوم۲۰۱۵) که در هر دو طرف بر عزم و بهره‌گیری از ظرفیت همه دستگاه‌های امنیتی و اجرایی تاکید شده و بودجه اجرای آنها نجومی و از محل ۲ درصد از فروش نفت (ثروت زیرپای مردم عرب!) است. 

هم اکنون که این سطور نگاشته میشود، بیلبوردهایی در شهر سوس نصب شده که مردم را به خرید خانه های ارزان در خارج از استان تشویق می کند: خانه هایی با شرایط واگذاری آسان و وامهای بدون بهره!

 

تقریبا مخرج مشترک همه ی  طرح‌ها و پروژه های دمو گرافی جمهوری اسلامی ایران علیه مردم عرب اهواز؛ این موارد هستند: 

تنگ کردن عرصه فعالیت فعالان فرهنگی، سیاسی، محیط زیستی  و حقوق بشری عرب. 

 

اجتناب از انتصاب یا به کارگیری متخصصین عرب در پروژه‌های نفتی و اقتصادی. 

 

کاهش بودجه‌های خدمات عمومی و عدم بازسازی شهرها و روستاهای مخروبه عرب نشین. 

 

تقسیم ناعادلانه ثروت و امکانات به ضرر مردم عرب.

 

 سلب مالکیت چند هزار هکتار زمین کشاورزی از صاحبان عرب آنها با تحدید و تطمیع و به بهانه‌های مختلف: از پروژه های ملی نیشکر تا آمایش سرزمینی ایثارگران.

 

اجرای پروژه انتقال آب کارون در حالی که همه متخصصین به عدم توجیه اقتصادی و غیرعلمی بودن آن اذعان داشتند.  

 

ساخت خانه های مسکونی با امکانات رفاهی در قالب شهرک‌های محصور و با نام های فارسی و واگذاری آنها به غیر بومیان فارس.

 

بی شک این لیست از عملکرد رژیم نژادپرست ایران برای محو و مسخ هویت مردم عرب، بلند بالا تر و پر مصداقتر است و تکمیلش بماند برای پژوهشگران بیطرف و منصف... 

اما چیزی که ثابت و انکار ناپذیر  است در این ویدیوی کوتاه آمده:

  فهم و عزم هویت طلبانه ی  مردم عرب.

عزم و صلابتی که به شکل نمادین و مثال زدنی، در کلام قاطع و مصمم این شیرزن عرب تجلی پیدا می‌کند: " حتی اگر سمنان روحانی را به ما بدهند، ما خانه هایمان را ترک نمی کنیم".

لينك ويديو: مستند "یزله بر آب" حمید آل حمودی، فیلمساز عرب اهوازی


Real time web analytics, Heat map tracking